مقالات سیاسی - معضلي به نام منافقين در اردوگاه سبزها

 

معضلي به نام منافقين در اردوگاه سبزها

 

 

شايد مهمترين هنر سران فتنه و فتنه سبز را بتوان در اين دانست که براي اولين بار در تاريخ انقلاب اسلامي، توانست همه جريانهاي ضدانقلاب را در اردوگاهي واحد و با علم و پلاکاردي مشابه گرد هم آرد تا دشمنان انقلاب اسلامي با تمام توان اهداف خود براي براندازي نظام جمهوري اسلامي را دنبال نمايند. اين اردوگاه آنقدر "جادار و وسيع" طراحي شده بود که حتي امکان حضور براي سلطنت طلبان، منافقين و بهائيان نيز در آن وجود داشت و اين جريانها نيز در يسار و يمين موسوي و کروبي جولاندار ميدان شدند!

 

* * *

همين موضوع بود که گروهک منافقين را به فعال صحنه اغتشاشات مبدل ساخت و بلافاصله ايادي آنها وارد خيابانهاي پايتخت شدند. حضور و دستگيري هواداران و اعضاي آموزش ديده گروهک منافقين در حوادث 25خرداد، 30 خرداد، 13 آبان و بالاخص روزعاشورا در سال88  و حوادث بهمن و اسفند 89 موضوعي نيست که امکان تکذيب آن وجود داشته باشد. ترور دانشمندان هسته‌اي چون شهيد دکتر مسعود علي‌محمدي و شهيد دکتر مجيد شهرياري نيز اقداماتي بود که توسط منافقين در هياهوي فتنه سبز انجام شد تا نام فتنه گران و منافقان براي هميشه با هم پيوند خورد!

 

* * *

علاوه بر حضور فيزيکي، سازمان با صدور بيانيه هايي به حمايت تمام عيار از فتنه گران پرداخت. اولين بيانيه منافقين توسط مريم رجوي در 24 خرداد صادر شد که از فتنه گران خواسته بود که به خيابانها بريزند! سازمان حتي از حاشيه سازان نمازجمعه آقاي هاشمي نيز نگذشت و با صدور بيانيه‌اي به حمايت از آنان پرداخت. در پيامي ديگر سرکرده منافقين «هرگونه تعرض به ميرحسين موسوي و خانواده و اطرافيان او از سوي نظام» را محکوم کرد! در طول دوران تداوم فتنه همراه با سران فتنه، سران منافقين نيز به مناسبتهاي مختلف بيانيه صادرکردند! اتفاقا در همين بين بود که موسوي نيز با عنايتي خاص! هواداران منافقين را که اغلب در روز عاشورا به خيابان آمده و به هتک حرمت مقدسات مشغول بودند را مردماني "خداجو" خواند!

 

* * *

به تازگي جمعي از اين افراد در نامه اي از دولت آمريکا در خواست کرده‌اند که «از خلط هويت اين سازمان شناخته شده تروريستي با کيان "جنبش سبز" ايران خود داري کرده تا مردم ايران به مبارزه خود براي نيل به دموکراسي و حقوق بشر ادامه دهند.» اين نامه که در آستانه تصميم نهايي دولت آمريکا جهت خارج کردن نام منافقين از فهرست تروريستي، و معرفي آن سازمان به عنوان "اپوزيسيون اصلي نظام اسلامي"، نوشته شده را افرادي چون: اروند آبراهاميان، فاطمه حقيقت جو، رامين جهانبگلو، محسن کديور امضا کرده‌اند.

 

* * *

اين اقدام آمريکا به خوبي ماهيت جنايتکارانه نظامي که به آمال و آرزوي روشنفکران سکولار فتنه سبز تبديل شده را آشکار مي‌سازد و رونمايي است واقعي از ادعاهاي ناگفته‌اي که در پس شعارهايي چون دموکراسي و حقوق بشر نهفته است. از نگاه ملت ايران نيز اقدامات تروريستي و شعارهاي سکولاريستي، دو روي يک سکه‌اند که در مشت دشمنان نظام اسلامي قرار دارد و با توجه به شرايط، يک روي آن را آشکار مي‌سازند. يک روز از فتنه گران سبزپوشي چون موسوي و کروبي حمايت مي‌کنند و ديگر روز گروهک تروريستي منافقين را به عنوان اپوزيسيون اصلي نظام اسلامي معرفي مي‌کنند!

ادامه نوشته

مقالات سیاسی - نفوذي‌ها در اردوگاه فتنه گران!

 

نفوذي‌ها در اردوگاه فتنه گران!

 

 حدود دو ماه قبل بود که با پخش مجموعه‌اي با عنوان "پروژه الماس فريب" طوفان هراس و بدبيني در اردوگاه ضدانقلاب وزيدن آغاز کرد. ماجرا چنين بود که فردي به نام محمدرضا مدحي که دوستان نزديک عليرضا نوري زاده و از فعالان فتنه سبز در خارج از کشور بود در برابر دوربين حاضر شد و خود را از دوستان و همکاران وزارت اطلاعات معرفي کرد که در اين ايام براي اين مجموعه فعاليت مي‌کرده است!

 

 * * *

آخرين حادثه مشابه در اردوگاه فتنه گران سبزپوش اخبار مربوط به فردي به نام "احمد باطبي" است که در هفته هاي اخير توسط نامزدش متهم به وابستگي و خبرچيني براي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي شده است. احمد باطبي جواني فرصت طلب بود که در ماجراي آشوب تير سال 78 با انتشار يک عکس از وي در حالي که پيراهني به ظاهر خوني را بر دست گرفته بود مورد توجه جريان ضدانقلاب قرار گرفت و توانست با همان عکس به خارج از کشور گريخته و از آمريکا پناهندگي بگيرد! وي در اين سالها به يکي از فعالين حقوق بشر!؟ تبديل شده و هر روز براي گذران معيشت بر عليه جمهوري اسلامي سخني گفته يا سياه‌اي تدوين مي‌کند!

 

* * *

"تارا نيازي" که توسط باطني از کشور گريخته است، پس از دو سال زندگي مشترك و جدايي از  وي فاش كرد كه باطبي از سوي پليس فدرال آمريكا (اف بي آي) به خاطر ارتباط با سازمان هاي امنيتي ايران و دخالت در شناسايي يا بازداشت 200 تن از وابستگان به گروههاي معارض جمهوري اسلامي احضار شده است. وي همچنين خبر داد كه خود شاهد مكالمات باطبي با ماموران امنيتي ايران بوده و از سوي ديگر، اف بي آي به مكالمات انجام گرفته دسترسي پيدا كرده است.

 

همين اظهارات بود که بر آشفتگي و بي اعتمادي اردوگاه فتنه افزود و کار را بدانجا کشاند که برخي از فعالان و به ظاهر پيشکسوتان ضدانقلاب را بر آن داشت تا براي حفظ آبروي خود دست به کار شده و به دفاع از احمد باطني بپردازند. انتشار نامه‌اي مخدوش با عنوان "102 نفر از فعالين سياسي و حقوق بشر" که پاي آن امضاي محسن سازگارا، عليرضا نوري زاده، فاطمه حقيقت جو، علي افشاري، فريبا داودي مهاجر، مجتبی واحدی، ليلي پورزند ديده مي‌شود، با همين هدف تنظيم شده بود

 

 

* * *

نويسندگان نامه در حالي زنداني بودن باطبي را دليل بر صداقت وي مي‌دانند که نامه مشهور "ارژنگ داودي" که در اينترنت نيز انتشار يافته به خوبي حکايت از آن دارد که باطبي در زندان نيز در ميان دوستان و همبندي‌هايش به خبرچيني و نفوذي بودن شهره بوده و در لو دادن و دستگيري داودي نيز نقش اصلي را برعهده داشته است!

از سويي ديگر نويسندگان فوق در آشفته بازار ضدانقلاب خود متهم به خبرچيني و جاسوسي هستند! و ابتدا بايد سلامت و عدم وابستگي خود را اثبات نموده و به سوالات و ابهامات موجود پاسخ گويند و آنگاه در مقام دفاع از متهمي ديگر برآيند!

امروز تب بي‌اعتمادي و خيانت خواب راحت را از چشمان ساکنين اردوگاه ضدانقلاب گرفته و اين افراد منتظرند تا پرونده جديدي به نام و چهره يکي ديگر از دوستان و همکارانشان توسط وزارت اطلاعات و رسانه ملي رونمايي شود! دومينويي که تا نابودي کامل اردوگاه فتنه پيش خواهد رفت.

 

ادامه نوشته

مقالات سیاسی - بازي با نام ها و عنوان ها

 

بازي با نام ها و عنوان ها

 

 

«تزوير همچون سکه‌اي دو رو است که بر يکسو نام الله دارد و در ديگر سوي نقش ابليس! عوام نام الله‌اش را مي‌بينند و اهل بصيرت نظر بر نقش ابليسش دارند!»

اين عبارات، نقل به مضمون بخشي از آخرين سخنان مختار در جمع ياران بود که قبل از شهادت بر زبان آورد و در قسمت پاياني سريال مختارنامه به تماشا گذاشته شد.

 

* * *

اين شيوه تزويرکه از ويژگيهاي اصلي اردوگاه نفاق است، شرح داستاني است که امروز نيز با آن مواجه‌ايم و سکولارهاي اردوگاه فتنه گران نيز که با صراحت از جدايي اسلام از سياست و اسلام منهاي روحانيت در محافل خود سخن مي‌گويند، در برابر بخشي از مخاطبين عوام، خود را از علاقمندان اسلام و ارادتمندان روحانيت معرفي مي‌کنند.

 

* * *

در همين راستا يکي از شگردهاي سايت هاي حامي فتنه سبز همچون کلمه، جرس، روزآنلاين و ... بازي با چند نام و عنوان است که از ميان خيل روحانيت يافته و به صورت ويژه اخبار مربوط به ايشان را براي فريب عوام بازتاب مي‌دهند. در صدر اين نامها که اين روزها محبوب دست اندرکاران سايتهاي ضدانقلاب شده‌اند، مي‌توان به آقايان "علي‌محمد دستغيب" و "محمود امجد" اشاره کرد.

کافي است مروري بر سايتهاي کلمه و جرس و غيره و ذالک بيندازيد تا ببينيد چطور اين دو نام به شخصيتهاتي محبوب! اين سايتها تبديل شده و کوچکترين اظهارات اين آقايان در محافلي چند نفره در دو سال اخير، توسط اين سايتها مورد سوء استفاده قرار مي‌گيرد و هفته.اي نيست که نام امجد و دستغيب با آب و تاب فراوان به خبر اول اين رسانه ها تبديل نشود!

 

* * *

به عنوان نمونه در همين روزهاي گذشته در اين سايتها چنين آمده است:

- انتقاد آيت‌الله‌العظمي دستغيب از "قراردادهاي بدتر از ترکمانچاي"

- حضرت آيت الله العظمي دستغيب: با عدم اجراي قانون اساسي، راي دادن وجه شرعي و عقلي ندارد

- آيت الله امجد: تا کي مي‌خواهيد به مردم دروغ بگوئيد و بعد به مردم بگوييد به راديوهاي خارجي گوش ندهيد؟

- آيت الله امجد: تا آخرين قطره‌ خون عليه اين ظلم و جهالت فرياد خواهم کشيد

 

* * *

گردانندگان پشت پرده اين سايتها اعتقاد و تعلق خاطري به اين افراد نداشته و تنها با نگاهي ابزاري و با قصد عوام فريبي اينگونه اظهارات اين آقايان را مورد توجه قرار مي‌دهند، و اگر واقعا به روحانيت ارادتي داشتند به تعبيرآن مثل معروف: "چرا از ميان پيامبران جرجيس را برگزيده‌اند"؟!

 

* * *

همچنين توصيه‌هاي حضرت امام خميني(ره)، آن حکيم بزرگ زمانه ما به شاگرد ناخلفش که مصداق کامل "خواص بي‌بصيرت" شد، نيز مي‌تواند بيدار باشي باشد به همه خواصي که در اين امتحان بزرگ مردود گشته و تا مرز سقوط پيش رفته‌اند. حضرت امام(ره) در نامه تاريخي خود به آقاي منتظري چنين هشدار مي‌دهد:

- سعي كنيد افراد بيت خود را عوض كنيد تا سهم مبارك امام بر حلقوم منافقين و گروه مهدي هاشمي و ليبرالها نريزد...

- از آنجا كه ساده لوح هستيد و سريعاً تحريك مي‏شويد در هيچ كار سياسي دخالت نكنيد، شايد خدا از سر تقصيرات شما بگذرد ...

- نامه‏ها و سخنرانيهاي منافقين كه به وسيله شما از رسانه‏هاي گروهي به مردم مي‏رسيد؛ ضربات سنگيني بر اسلام و انقلاب زد و موجب خيانتي بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحي له الفداء- و خونهاي پاك شهداي اسلام و انقلاب گرديد؛ براي اينكه در قعر جهنم نسوزيد، خود اعتراف به اشتباه و گناه كنيد، شايد خدا كمكتان كند...

ادامه نوشته

مقالات سیاسی - هشدارهاي شنيدني آقاي بهنود!

 

هشدارهاي شنيدني آقاي بهنود!

 

 

امروز سوال اساسي در ميان اعضاي اصلي اين جريان آن است که چطور با در اختيار داشتن ماهواره، اينترنت، شبکه‌هاي اجتماعي چون فيس بوک، توئيتر و ده‌ها برنامه تلويزيوني مخالف، روز به روز بر ناکامي‌هاي اردوگاه فتنه‌گران افزوده مي‌شود!

 

* * *

به عنوان نمونه "مسعود بهنود" از قلم بدستان باسابقه ضدانقلاب در آخرين نوشتار خود در سايت ضدانقلابي روزآنلاين از مخاطبين خود متعجبانه مي‌پرسد: «در چنين شرايطي نه نامه عيسي سحرخيز، زنداني از جان گذشته موج چنان مي اندازد، نه به بند کشيده شدن ميرحسين و خانم رهنورد، کروبي و همسرش. نه نامه هاي تکان دهنده و زيباي نوري زاد ...»

 

* * *

همانطور که در همين نوشتار بهنود نيز مشخص است، روشنفکران و قلم بدستان جريان فتنه حتي از شناخت حقيقي حوادث دوم خرداد سال 76 نيز ناتوانند و با پيش فرضهاي نادرست، پديده هاي اجتماعي سه دهه اخير کشور بعد از پيروزي انقلاب اسلامي را مورد ارزيابي قرار مي‌دهند. به واقع مدعيان روشنفکري بيش از آنکه به مولفه‌هاي اوليه تحقيق و پژوهشي که بيطرف و نداشتن پيش فرض است، ملزم باشند، تلاش دارند که تفاسير مورد علاقه خود را به پديده هاي سياسي - اجتماعي نسبت دهند.

 

* * *

اما مدعيان نگاه علمي به جامعه! که از شکست در سوم تير مبهوت شده بودند، بار ديگر در شناخت تحولات جامعه، دچار اشتباه شده و از فهم پيام رفتار سياسي ملت بازماندند و تلاش کردند تا بر ادعاهاي پيش خود مبني عدم وجود پايگاه اجتماعي جريان اصولگرا تاکيد بورزند و مساله تخلف در انتخابات را به پيش کشند.

 

* * *

همين آگاهي ملت کافي است تا آنچه که به تعبير آقاي بهنود "نامه عيسي سحرخيز"، "به بند کشيده شدن موسوي و کروبيو همسرانشان" و "نامه هاي تکان دهنده و زيباي نوري زاد" خوانده مي شود، موجي را در جامعه ايجاد نکرده و موج سواران داخلي و خارجي را ناکام و مبهوت بگذارد.

 

* * *

خطاب به آقاي بهنود و در پاسخ به سوال وي که: "چرا حالا نمي شود" بايد گفت که آقاي بهنود! تا هنگامي که عينک سياه بدبيني و نگاه غيرواقع بينانه به جامعه امروز ايران اسلامي را از چشم بر نمي‌داريد و تا زماني که سر درآخر بيگانگان داريد، به تحقق سناريوهاي طرح‌ريزي شده اربابانتان در اين سرزمين دل نبنديد، چرا که ملت ايران مدتهاست مسير خود را در جهتي متفاوت از امثال جنابعالي برگزيده است و به فتنه گريهاي اردوگاه فتنه بي توجه است.

 

ادامه نوشته

ای آقا!

              ای آقا!      حکایتی شده مویت...

                                       ای آقا!      حکایتی شده رویت ...

                                                                      ای آقا!       فدای چشم و ابرویت ...

مُدامم مست می‌دارد نسیم جَعد گیسویت

خرابم می‌کند هر دم فریب چَشم جادویت

 

پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن

که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت؟

 

سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم

که جان را نسخه‌ای باشد ز لوح خال هندویت

 

تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی

صبا را گو که بردارد زمانی بُرقع از رویت

 

و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی

برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت

 

من و باد صبا مسکین دو سرگردانِ بی‌حاصل

من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

 

زهی همت که حافظ راست از دنیا و از عُقبیٰ

نیاید هیچ در چشمش بجز خاک سر کویت

                    

 

بر سر نی زلف رها کرده ای ....

صلی الله علیک یااباعبدالله