مقالات سیاسی - توهين به مرجعيت را تحمل نمي‌کنيم!

 

توهين به مرجعيت را تحمل نمي‌کنيم!

 

 عوام فريبي، از ابزارهاي کليدي کودتاهاي مخملي است که از همان ابتداي شکل گيري فتنه سبز براي ايجاد اختلال در افکار عمومي جامعه و کسب مقبوليت توسط جريان سبز بکار گرفته شد. اين جريان از آنجا که به هيچ اصول اخلاقي پايبند نبود، در اين مسير از دروغ و اتهام و تحريف حقايق و استفاده ابزاري از نام بزرگان ديني نيز دريغ نورزيد.

 

* * *

يکي از سياستهاي اتخاذ شده در اين زمينه اين بود که به گونه‌اي خود را معرفي کند که گويا رابطه تنگاتنگي با روحانيت و مرجعيت داشته و از منظري ديني به نقد حکومت و حاکميت روي آورده است. در اين ميان سوء استفاده از مشي و سيره اخلاقي و عملي مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني در دستور کار جريان فتنه قرار گرفت.

فتنه گران تلاش کردند تا اينگونه القاء نمايند که معظم له از مخالفين و منتقدين سرسخت حاکميت بوده و از جريان سبز و فتنه پس از انتخابات حمايت کرده است. اين جوسازي رواني تا بدانجا پيش رفت که تمامي اظهارات و سخنان ايشان زير ذره بين فتنه گران قرار گرفت تا با تحريف و مصادره به مطلوب بخشهايي از اظهارات ايشان، به اغراض سياسي خود دست يابند.

 

* * *

اين سناريو همانطور که انتظار مي‌رفت مدت طولاني نتوانست دوام يابد چرا که بين مرجع عاليقدر شيعه و اين جريان انحرافي سنخيتي وجود نداشته و هواداران سبز نمي‌توانستند نظرات فقهي - اعتقادي ايشان را تاب آورند! آنهايي که کمترين آشنايي با بيانات حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني دارند به خوبي مي‌دانند که مواضع فکري - اعتقادي ايشان بسيار قاطع و صريح بوده و کمترين قرابتي با عقايد نسبيت‌گرا و روحيه اباحي‌گرايانه روشنفکران غربزده ندارد.

 

* * *

فتنه گران سبز که در اين ايام به خاطر سياست مذکور، از هجمه به معظم له همچون ديگر مراجع عظام تقليد صرف نظر کرده بودند، سرانجام تاب نياورده و افسار گسيختند و پرده دريدند و با عصبانيت تمام, مرجع عاليقدر شيعه را مورد هتک قرار دادند و ثابت نمودند که تعريف و تمجيد از آقاي وحيد در برخي رسانه‌هاي اين جريان جز فتنه گري و تفرقه افکني خاستگاهي نداشته است.

 

* * *

یکي از پيشگامان  اين عرصه آخوند فراري "محسن کديور" بود که در آذرماه گذشته معظم له را متهم به پرداختن به ظواهر شرعي و مسئول بر باد دادن "باقيمانده ايمان جوانان" دانسته بود!؟

 

* * *

گنجی در مقاله‌اي به نظرات جديد آيت الله وحيد درباره تناقضات دين تحريف شده مسيحيت و انحرافات فکري موجود در تعاليم پاپ و کليسا، تاخته و آن را دروغ خوانده است. وی در ادامه فقيه عاليقدر شيعه را به هتاکي، دروغ‌گويي، سادگي و خودبزرگ بيني متهم ساخته است.

قلم کثيف گنجي - که متاسفانه از روحيه انحرافي اغلب روشنفکران غربزده ما در خودبزرگ بيني و اظهار نظر در همه حوزه‌ها بدون داشتن حداقل سواد لازم، به اندازه کافي برخوردار است - در بخشی از اين مقاله بي‌شرمانه مدعي مي‌شود: «شيعيان ايران هم هيچ اهميتي به اين مدعيات کاذب آيت الله وحيد نمي‌دهند، چه رسد به پاپ و مسيحيان کل جهان.»

 

* * *

نقد و بررسي ادعاهاي وي در دفاع از مسيحيت و يهوديت خارج از حوصله اين نوشتار است، اما آنچه از کنار آن نبايد گذشت جولان عناصر بيسوادي چون گنجي است که البته به خود جرات و اجازه مي‌دهند تا  در ساحت مسايل ديني وارد شده و بي‌ادبانه و بدور از شناخت جايگاه مرجعيت بدان بتازند. بنظر مي‌رسد چنين اظهارات توهين آميزي نبايد توسط دينداران و مريدان و علاقمندان مرجعيت شيعه که نگهبانان حقيقي اسلام ناب محمدي(ص) هستند بي‌پاسخ بماند و بر همگان است تا خشم و نفرت خود را از اين قلم بدستان مزدور که امروز به عمله‌هاي استکبار جهاني در جنگ نرم و هجمه به باورهاي ديني - انقلابي جامعه اسلامي مبدل گشته اند، اعلام نمايند.

 

ادامه نوشته

مقالات سیاسی - نگراني ها از آغاز سال جهاد اقتصادي

 

نگراني ها از آغاز سال جهاد اقتصادي

 

اگر رهبر معظم انقلاب سالهاي پيشين از دهه سوم انقلاب را با صبغه‌اي فرهنگي - سياسي، سال "نهضت خدمت رساني به مردم"(1382)، سال "پاسخگويي" (1383)، سال همبستگي ملي و مشارکت عمومي(1384) و ... ناميد، سالهاي دهه چهارم به ترتيب: سال نوآوري و شكوفايي(1387)، سال اصلاح الگوي مصرف(1388)، سال همت و کار مضاعف(1389) و سال جهاد اقتصادي(1390) نامگذاري شد تا از تصميم قاطع رهبري و نظام اسلامي در تحقق پيشرفت و عدالت در دهه چهارم حکايت کند، عناويني که هر يک به گامهاي مهمي در مسير تحقق پيشرفت و عدالت اشاره دارد.

 

* * *

ابتدا تلاش شد تا نامي ديگر براي سال برگزينند تا بدين وسيله در خيال خام خود، ضمن بي‌توجهي به رهنمودهاي رهبري، عنوان "جهاد اقتصادي" را تحت الشعاع قرار دهند، غافل از آنکه مخاطب رهبر معظم انقلاب اسلامي ملت بزرگ و غيور ايران اسلامي است که فتنه گران را از خود رانده اند، و از ديگر سوي در اردوگاه متشتت فتنه‌گران و پس از ريزش شديد هواداران،  گوش شنوايي براي شنيدن اراجيف رسانه هاي فتنه باقي نمانده است.

 

* * *

نکته ديگر که فرياد فتنه گران را برآورده و آنها را خشمگين و عصباني کرده است، بي‌توجهي و بها ندادن رهبر معظم انقلاب به ماجراي فتنه در دو سال گذشته در نامگذاري سالهاست. آنها منتظر بودند تا رهبري حداقل سال جديد را به نحوي نامگذاري مي‌کرد تا فضا براي فعال شدن مجدد آنها فراهم آيد، اما تداوم نامگذاري سال مبتني بر گامهاي مهم دهه چهارم (دهه توسعه و عدالت)، نوعي حاشيه خواندن فتنه گري و بي‌اهميت جلوه دادن فتنه گران در معادلات سياسي کشور است و همين است که آنها را سخت برآشفته است.

 

* * *

رويکرد ديگر جريانات فتنه‌گر تلاش براي بزرگنمايي آثار تحريم هاي اقتصادي استکبار جهاني عليه حمهوري اسلامي در سال 90 است. آنها  مدعي‌اند که به خاطر شرايط نامطلوب اقتصادي نظام اسلامي در سال جديد که همراه با مشکلات و بحران ناشي از تحريمهاي اقتصادي غرب خواهد بود، رهبر انقلاب سال جديد را سال جهاد اقتصادي ناميده است! طرح اين ادعا با استناد به پيشگويي‌هاي صهيونيستهايي چون "جورج سوروس" که از طراحان و حاميان کودتاهاي مخملي در جهان بوده و سخن از براندازي نظام اسلامي در سال 90 به ميان آورده است، به خوبي غيرکارشناسي و سياسي بودن اين اظهارات را علني مي‌سازد. اين دروغ پراکني و خيال بافيها در حالي انجام مي‌گيرد که تلاشهاي همه جانبه دشمنان انقلاب اسلامي براي تحريم ايران در سال گذشته کاملا شکست خورده و بسياري از کارشناسان غربي نيز به ناکامي تحريمها اعتراف کرده اند.

غرب در سال جديد براي خالي نبودن عرصه، حداکثر شعار تحريمهاي پيشين را تکرار خواهد کرد که آن هم به سناريوي از پيش سوخته مبدل شده است.

 

* * *

اقدام ديگر رسانه اي فتنه‌گران تلاش براي تحريف مفهوم جهاد اقتصادي و يکسان قلمداد کردن آن با نوعي محنت و مشقت در حوزه اقتصاد است. فتنه گران اينگونه تبليغ کردند که سال سختي و مشکلات عظيم اقتصادي به بهانه اجراي طرح تحول اقتصادي در راه است، لذا رهبر انقلاب پيشاپيش خواسته تا با نامگذاري امسال با عنوان جهاد اقتصادي، مردم را براي پذيرش اين شرايط سخت آماده سازد!

 

ادامه نوشته

مقالات سیاسی - بار ديگر حربه حقوق بشر

 

بار ديگر حربه حقوق بشر

 سال 1390 در حالي آغاز شد که دشمنان انقلاب اسلامي حربه ديگري را براي ضربه زدن به نظام اسلامي به کار گرفتند تا شکست‌هاي پي در پي خود در دو سال گذشته را کمي جبران کنند. در ابتداي سال جديد، شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد که به ابزار قدرتهاي بزرگ تبديل شده، با راي شکننده 22 راي موافق در برابر 21 راي مخالف و ممتنع، با تصويب قطعنامه‌اي، بر تعيين گزارشگري ويژه براي بررسي وضعيت حقوق بشر در ايران تاکيد کرد. گردانندگان اين صحنه نيز همچون هميشه کشورهاي آمريکا و انگليس بودند که خود سابقه طولاني در نقض حقوق بشر داشته و حال خود را مدافع آن معرفي مي‌کنند.

 

* * *

يکي از مسايل قابل توجه در بررسي ابعاد مختلف صدور اين قطعنامه سياسي، نقش ضدانقلاب و فتنه گراني است که در دو سال گذشته در برابر نظام اسلامي و ملت غيور ايران زمين قرار گرفته و ناکام مانده‌اند و امروز همسويي با بيگانگان را از طريق فشارهاي بين المللي دنبال مي‌کنند. اين نقش آفريني هم در مرحله تصويب اين قطعنامه و هم در واکنشي که به تصويب آن از خود نشان دادند آشکار گرديد.

 

* * *

از جمله آخرين اقدامات انجام شده توسط اين مجموعه مي‌توان به سفر دو تن از آنها به نام "هادي قائمي" و "پروين اردلان" تحت عنوان فعال حقوق بشر ايران در اسفندماه 1389به برزيل اشاره کرد که با هدف ممانعت از همراهي و حمايت دولت برزيل از جمهوري اسلامي در سطح بين‌المللي صورت گرفته است. هادي قائمي که خود را سخنگوي اين کمپين معرفي مي‌کند، در ديدار با مقامات دولتي برزيل با صراحت پرده از ماموريت خود برداشته و اعلام مي‌دارد: «ما از دولت برزيل مي‌خواهيم که به قطعنامه شوراي حقوق بشر راي مثبت داده و از آن حمايت کند»

در اقدامي ديگر اين کمپين تلاش کرد تا مجموعه‌هاي همطرازي را که از طرف غرب براي فعاليت در کشورهاي اسلامي ماموريت دارند، وادار نمايد با ارسال نامه‌اي(23/12/89) به وزراي امور خارجه کشورهاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي از اين کشورها دعوت کنند تا از قطعنامه شوراي حقوق بشر حمايت نمايند.

 

* * *

با صدور قطعنامه، فعالان اردوگاه فتنه و ضدانقلاب نتوانستند خوشحالي خود را کتمان کنند و در همسويي آشکار با استکبار جهاني، از آن حمايت کردند. از سايتهاي ضدانقلابي کلمه، جرس، خودنويس تا افرادي چون شيرين عبادي و عبدالکريم لاهيجي و ... را مي‌توان در فهرست خائنين به وطن مشاهده نمود که همراهي خود با بيگانگان را به انحاء مختلف ابراز نمودند.

 

* * *

عنصر فاسدي چون "شيرين عبادي" نيز که تصويب اين قطعنامه را پيروزي بزرگي ياد کرده بود اعتراف نمود که «سالها ما زحمت ‌کشيديم تا اين که کار به اين مرحله برسد»! وي همچنين تهديد کرد که  «عدم تمکين ايران، اين اجازه را به جامعه جهاني مي‌دهد تا با استفاده از ظرفيت هاي قانوني حکومت ايران را به اتهام جنايت عليه بشريت به دادگاه بين المللي بکشاند.»

 

* * *

نکته قابل توجه در اين زمينه آنکه، ابزار حقوق بشر و ارسال بازرس، حربه جديدي نيست که استکبار جهاني براي اولين بار عليه جمهوري اسلامي بکار گرفته باشد، بلکه  پيش از اين نيز در دهه 70 و 80،  با حضور "رينالدو گاليندوپل" و "موريس کاپيتورن" امتحان شده و هر دو بار با شکست مواجه شده است. به واقع اقدامات نظام اسلامي در چارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي که مستظهر به حمايت دهها ميليوني ملت ايران صورت گرفته و غرب نخواهد توانست با استفاده ابزاري از سازمان ملل و کميسيونهاي مختلف آن، نظامي مردم سالار همچون جمهوري اسلامي را از ادامه مسير حق خود باز دارد.

 

ادامه نوشته