فرصتي براي اثبات خيانت و وابستگي

 

در برخي از بزنگاه هاي تاريخي، حوادثي به وقوع مي‌پيوندد که پرده از سيماي واقعي برخي از جريانها و گروههاي سياسي و افراد و شخصيتهاي به ظاهر علمي و فرهنگي - که در پشت عناوين پرطمطراقي چون مردم، وطن، عدالت، آزادي پنهان شده‌اند -  مي‌افتد.

نمونه‌اي از اين تجربيات که در حافظه تاريخي ملت ثبت شده، ماجراي حزب توده است که بعد از ادعاي وطن پرستي، هواداران آن در حمايت از طرح خائنانه واگذاري نفت شمال به شوروي به خيابانها آمدند! و يا در نمونه اي جديدتر هنوز ملت به خاطر دارد که چطور افرادي در ذيل عنواني دهان پرکن چون سازمان مجاهدين "خلق" گردهم آمده بودند و سرانجام در مقابل "خلق" و مردم ايستاده و به ترور و کشتار آنها روي آوردند!

فتنه 88 و حوادث پس از آن نيز فرصت براي رونمايي از چهره واقعي مدعياني بود که سالها در نقاب "روشنفکري"، خود را دوستدار وطن و فرهنگ و تمدن ايراني - اسلامي  معرفي مي‌کردند. اين روشنفکران که البته اغلب به آغوش بيگانگان پناه برده‌اند، در اين حوادث بطور کامل در خدمت دشمنان انقلاب اسلامي قرار گرفته و به عنوان اهرم فشار استکبار جهاني فعاليتهاي جهت داري را آغاز کردند.

تحصن در مقابل مقر سازمان ملل متحد در نيويورک، تجمعات همزمان در شهرهاي مختلف غربي (البته با افرادي که تعدادشان به عدد انگشتان يک دست هم  نمي‌رسيد!)، حاشيه سازي براي سفر رئيس جمهور به سازمان ملل، نمونه‌هايي از اقدامات اين افراد بود که در کنار صدها مقاله و مصاحبه مندرج در سايتها و خبرگزاريهاي مختلف، با هدف حمايت از فتنه گران داخلي در سال 88 ترتيب دادند.

از جمله اقدامات خيانت آميز اين جريان مي‌توان به تلاش براي افزايش فشارهاي بين‌المللي بر جمهوري اسلامي به بهانه حقوق بشر اشاره کرد که از سال 88 با نوشتن نامه‌اي خطاب به خانم "ناوانتم پيلي" کميسارياي عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد و بعد از آن تحريک و امضا گرفتن از 265 تن اساتيد غيرايراني دانشگاههاي آمريکا و اروپا براي نوشتن نامه‌اي به آقاي "بان کي مون" دبيرکل سازمان ملل آغاز شد. همين اقدامات بود که بستر را براي دشمنان انقلاب اسلامي فراهم آورد تا يار ديگر مساله ارسال گزارشگر ويژه سازمان ملل براي بررسي وضع حقوق بشر در ايران را به عنوان اهرم فشاري بر جمهوري اسلامي علم نمايند.

آخرين اقدام اين جريان روشنفکري وابسته به بيگانه که خيانت آنها ديگر براي ملت آشکار شده است، انتشار نامه جديدي است که خطاب به "احمد شهيد" گزارشگر ويژه سازمان ملل نوشته شده است. در فهرست امضا کنندگان اين نامه خائنانه اسامي افرادي چون: يرواند آبراهاميان، کاظم علمداري، داريوش آشوري، رضا براهني، حميد دباشي، حسين قاضيان، رامين جهانبگلو، مهرانگيز کار، عبدالکريم لاهيجي، عباس ميلاني به چشم مي‌خورد.

اين افراد که خود را دانشگاهيان، روزنامه نگاران، نويسندگان، حقوقدانان، هنرمندان و فعالين حقوق بشر معرفي کرده اند! ضمن استقبال از انتصاب احمدشهيد به سمت گزارشگر ويژه ملل متحد در ايران با سياه نمايي از اوضاع داخلي کشور، اظهار اميدواري مي‌کنند كه فشارهاي روزافزون بين الملي، مقامات جمهوري اسلامي را مجبور به پذيرش وي نمايد! اين جريان حتي تا بدانجا پيش مي رود که آمادگي تمام عيار براي هر گونه همکاري با اين گزارشگر سازمان ملل را براي تهيه گزارشي عليه جمهوري اسلامي اعلام مي‌دارد.

در واکنش به اقدام اين جريان مزدور، بايد گفت که امروز جمهوري اسلامي نهال نورسي نيست که در برابر اين گونه اقدامات کمر خم کند، بلکه شجره طيبه‌اي است که در مقابل طوفانهاي سهمگين سالم و مقتدر ايستاده است. لذا چنين خودفروشي‌هايي نه تنها آسيبي به نظام اسلامي که مويد به نصرت الهي است نخواهد رساند، بلکه تنها روسياهي است که براي نويسندگان بازيخورده اين نامه باقي خواهد ماند و ملت ايران نام سياه اين افراد را براي هميشه در حافظه تاريخي خود به عنوان "خائنان به وطن" ثبت خواهد کرد.