نفوذي‌ها در اردوگاه فتنه گران!

 

 حدود دو ماه قبل بود که با پخش مجموعه‌اي با عنوان "پروژه الماس فريب" طوفان هراس و بدبيني در اردوگاه ضدانقلاب وزيدن آغاز کرد. ماجرا چنين بود که فردي به نام محمدرضا مدحي که دوستان نزديک عليرضا نوري زاده و از فعالان فتنه سبز در خارج از کشور بود در برابر دوربين حاضر شد و خود را از دوستان و همکاران وزارت اطلاعات معرفي کرد که در اين ايام براي اين مجموعه فعاليت مي‌کرده است!

انتشار اين خبر چنان اردوگاه فتنه را آشفته کرد و ساکنان آن را دچار سردرگمي نمودکه همه نام‌هاي پرطمطراق اين مجموعه در فهرست متهمان ارتباط با دستگاه امنيتي نظام اسلامي قرار گرفتند! همان زمان وزير اطلاعات در پاسخ به سؤالي مبني بر اينکه آيا موارد ديگري از نفوذ دستگاه اطلاعاتي کشورمان در سيستم‌هاي اطلاعاتي و اپوزيسيون وجود دارد با اشاره به اين که "قرار نيست الآن اعلام شود"، وعده داد که منتظر اخباري در آينده‌اي نزديک باشيد!

در آستانه سالگرد آشوب تيرماه سال 78 بخشي از وعده وزير محقق شد و مستند "ماموريت در بن بست" پشت پرده بخش ديگري از ضدانقلاب فراري که نام فعالان جنبش دانشجويي را يدک مي‌کشند را علني کرد.

 آخرين حادثه مشابه در اردوگاه فتنه گران سبزپوش اخبار مربوط به فردي به نام "احمد باطبي" است که در هفته هاي اخير توسط نامزدش متهم به وابستگي و خبرچيني براي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي شده است. احمد باطبي جواني فرصت طلب بود که در ماجراي آشوب تير سال 78 با انتشار يک عکس از وي در حالي که پيراهني به ظاهر خوني را بر دست گرفته بود مورد توجه جريان ضدانقلاب قرار گرفت و توانست با همان عکس به خارج از کشور گريخته و از آمريکا پناهندگي بگيرد! وي در اين سالها به يکي از فعالين حقوق بشر!؟ تبديل شده و هر روز براي گذران معيشت بر عليه جمهوري اسلامي سخني گفته يا سياه‌اي تدوين مي‌کند!

"تارا نيازي" که توسط باطني از کشور گريخته است، پس از دو سال زندگي مشترك و جدايي از  وي فاش كرد كه باطبي از سوي پليس فدرال آمريكا (اف بي آي) به خاطر ارتباط با سازمان هاي امنيتي ايران و دخالت در شناسايي يا بازداشت 200 تن از وابستگان به گروههاي معارض جمهوري اسلامي احضار شده است. وي همچنين خبر داد كه خود شاهد مكالمات باطبي با ماموران امنيتي ايران بوده و از سوي ديگر، اف بي آي به مكالمات انجام گرفته دسترسي پيدا كرده است.

همين اظهارات بود که بر آشفتگي و بي اعتمادي اردوگاه فتنه افزود و کار را بدانجا کشاند که برخي از فعالان و به ظاهر پيشکسوتان ضدانقلاب را بر آن داشت تا براي حفظ آبروي خود دست به کار شده و به دفاع از احمد باطني بپردازند. انتشار نامه‌اي مخدوش با عنوان "102 نفر از فعالين سياسي و حقوق بشر" که پاي آن امضاي محسن سازگارا، عليرضا نوري زاده، فاطمه حقيقت جو، علي افشاري، فريبا داودي مهاجر، مجتبی واحدی، ليلي پورزند ديده مي‌شود، با همين هدف تنظيم شده بود که در بخشي از آن آمده است:

«طرح اين اتهامات واهي پروژه جديدي براي ترور شخصيت فعالان دانشجويي و سياسي خارج از كشور است... ما به عنوان كساني كه شاهد فعاليتهاي اين كوشنده سابق دانشجويي و مدافع فعلي حقوق بشر بوده ايم، اين گونه اقدامات موهن و غيراخلاقي را محكوم مي كنيم. بسي مايه تاسف است فردي كه سالها در زندان جمهوري اسلامي بوده، به ادعاي واهي همكاري مستمر با مامورين وزارت اطلاعات و لو دادن مبارزان منتسب گردد. »

نويسندگان نامه در حالي زنداني بودن باطبي را دليل بر صداقت وي مي‌دانند که نامه مشهور "ارژنگ داودي" که در اينترنت نيز انتشار يافته به خوبي حکايت از آن دارد که باطبي در زندان نيز در ميان دوستان و همبندي‌هايش به خبرچيني و نفوذي بودن شهره بوده و در لو دادن و دستگيري داودي نيز نقش اصلي را برعهده داشته است!

از سويي ديگر نويسندگان فوق در آشفته بازار ضدانقلاب خود متهم به خبرچيني و جاسوسي هستند! و ابتدا بايد سلامت و عدم وابستگي خود را اثبات نموده و به سوالات و ابهامات موجود پاسخ گويند و آنگاه در مقام دفاع از متهمي ديگر برآيند!

ضمن آنکه مشخص گرديد بخشي از امضاهاي اين نامه جعلي بوده و يا اصلا نام هاي مذکور وجود خارجي نداشته و يا صاحبان امضا از تنظيم چنين نامه اي بيخبر بوده‌اند!

آنچه از انتشار اخبار و گزارشهاي اينچنيني عايد مخاطبين مي‌شود، فسادي است که اردوگاه فتنه گران خارج نشين را به گندابي عفن مبدل ساخته است. ريشه اين انحطاط را بايد در وابستگي و دريوزگي تمام عيار فکري - مالي به دستگاههاي امنيتي غرب دانست که اين افراد حقير را به عنوان بازيچه به خدمت گرفته اند. چند روز پيش "اميرعباس فخرآور" در مصاحبه‌اي آشکارا به دريافت دلارهاي آمريکايي اعتراف و با صراحت اعلام کرده بود: «از خود سازگارا بگيريد تا علي افشاري، تمام اين طيف تا خود دوستان دانشجو و شبه دانشجوي سابق ما، الان همه کارمند صداي آمريکا و حقوق بگير رسمي دولت آمريکا هستند. همه دارند پول هاي دولتي دريافت مي‌کنند.»

امروز تب بي‌اعتمادي و خيانت خواب راحت را از چشمان ساکنين اردوگاه ضدانقلاب گرفته و اين افراد منتظرند تا پرونده جديدي به نام و چهره يکي ديگر از دوستان و همکارانشان توسط وزارت اطلاعات و رسانه ملي رونمايي شود! دومينويي که تا نابودي کامل اردوگاه فتنه پيش خواهد رفت.